۱. ايده اصلي را پيدا كنيد. معمولاً يافتن ايده اوليه دشوار است، مگر اينكه بهاندازه يك اقيانوس خلاقيت داشته باشيد. بااينحال يافتن ايده مناسب چندان به خلاقيت هنري مربوط نيست. يك جمله مناسب پيدا كنيد تا بر اساس آن يك فيلم بسازيد، مانند جملاتي كه در فيلمها ميشنويد. گره اصلي داستان، شخصيتها، و يا موضوع داستان چيست؟ در هنگام برنامهريزي اين موارد را به ياد داشته باشيد:
هرچه كمتر، بهتر – اگر قرار است خودتان اين فيلم را بسازيد، بايد بدانيد كه شخصيت بيشتر، لوكيشن اضافي، و جلوههاي ويژه به بودجه و فعاليتهاي بيشتري نياز دارند.
به دنبال چه ژانري هستيد؟ كمدي؟ علمي تخيلي؟ درام؟ زماني كه ژانر موردنظر را انتخاب كرديد ميتوانيد درباره طرح داستان و شخصيتها نيز فكر كنيد.
كدام تركيبات سينمايي را تابهحال نديدهايد؟ شايد سادهلوحانه به نظر برسد اما بيشتر فيلمها در مواقع از تركيب فيلمها، سريالها و برنامههاي تلويزيوني ساخته شدهاند. براي مثال، “گرگوميش” (Twilight) يك رمان خونآشامي و عاشقانه است. آيا تابهحال يك فيلم وسترن كمدي ديدهايد؟ يا يك فيلم علمي تخيلي فانتزي چطور؟ چگونه ميتوانيد علايق خود را به شكلهاي غيرمنتظره در كنار هم قرار دهيد؟
در كدام قسمت تجربه كسب نمودهايد؟ آيا ميتوانيد يك روز عادي زندگي يك كارمند اداري را نشان دهيد؟ يا اينكه درباره ديسك گلف بيش از هر فرد ديگري اطلاعات داريد؟ آيا دراينباره فيلمهايي ساخته شده است؟
از فيلمهاي موردعلاقه خود الهام بگيريد. معمولاً جملات مهم فيلمهاي مطرح در سايتهاي آنلاين موجود هستند. ميتوانيد از آنها استفاده كنيد.
۲. شخصيتهاي خود را خلق كنيد. شخصيتها داستان را به جلو ميبرند. معمولاً تمام داستانها درباره شخصيتي است كه ميخواهد به چيزي دست پيدا كند اما موفق نميشود. سپس فيلم اتفاقاتي را كه در اين مسير براي شخصيت رخ ميدهد را به تصوير ميكشد (به دست آوردن دختر موردعلاقه، نجات بشر، فارغالتحصيلي و غيره.) براي بيننده شخصيتها مهم هستند نه فيلم شما، بنابراين پيش از ابتدا بايد به شخصيتهاي خود خوب فكر كنيد. شخصيتهاي مناسب:
پيچيده هستند. شخصيتهاي مناسب تكبعدي نيستند و نميتوان آنها را بهعنوان يك مرد خشمگين يا قهرمان مقتدر، تعريف كرد، بلكه چندين بعد شخصيتي دارند.
انگيزه و ترس دارند. يك شخصيت مناسب انگيزهاي دارد كه نميتواند به آن دست پيدا كند. توانايي يا عدم توانايي آنها در رسيدن به اين خواسته و غلبه بر ترس (ترس از فقر، تنهايي، مكانهاي بسته، عنكبوت و غيره) گره داستان را ايجاد ميكند.
مأموريت خاصي دارند. يك شخصيت مناسب نميتواند بيكار بنشيند، زيرا داستان حول محور او ميچرخد. يك شخصيت مناسب تصميماتي اتخاذ ميكند كه داستان را جلو ميبرد (لوئلين، “جايي براي پيرمردها نيست” (No Country for Old Men))، گاهي اوقات هم در صحنههاي مختلف تصميمات مثبت و منفي مختلف اتخاذ ميشود (حقهبازي آمريكايي (American Hustle)).
۳. نقاط اصلي داستان را طرحبندي كنيد. برخي افراد دوست دارند شخصيتها و طرح داستان را مشخص نموده و سپس نوشتن را آغاز كنند. تمام فيلمنامه نويسان بر اين باورند كه ۵ نقطه اصلي داستان، يا لحظات اصلي، فيلم را به وجود ميآورند. تمام فيلمها از اين ساختار تبعيت ميكنند، از “پارك ژوراسيك” (Jurassic Park) گرفته تا “دوستي معمولي” (Just Friends) و “صعود ژوپيتر” (Jupiter Ascending). البته منظورمان اين نيست كه فيلمنامهتان از اين الگو پيروي كند بلكه اين روش كلي كار است. در هر فيلم ۵ لحظه اساسي وجود دارد كه در دقايق خاصي رخ ميدهد، اكثر سينماگران از اين روش پيروي ميكنند مگر اينكه براي پيروي نكردن از آن دليل خاصي داشته باشيد.
شروع كار: شخصيتهاي شما چه كساني هستند؟ در كجا زندگي ميكنند و چه چيزي ميخواهند؟ اين موارد ۱۰% ابتدايي فيلم شما هستند.
تغيير طرح/ فرصت/ گره كار: يك اتفاق رخداده و ما را به سمت گره داستان سوق ميدهد – آرين بروكويچ كار پيدا ميكند، مدرسه “سوپربد” (Superbad) يك مهماني برگزار ميكند، نئو با ماتريكس (The Matrix) آشنا ميشود. اين بخش يكسوم فيلمنامه شما را تشكيل ميدهد.
نقطه بدون بازگشت: تا اين لحظه شخصيتها براي رسيدن به اهداف خود تلاش ميكنند. اما در نيمه داستان اتفاقي رخ ميدهد كه آنها ديگر نميتوانند به عقب بازگردند. شخصيت منفي داستان حمله ميكند، گلادياتور به رم ميرسد، تلما و لوئيز (Thelma and Louise) از اولين فروشگاه دزدي ميكنند.
مانع اصلي: از نقطه بدون بازگشت گرههاي داستان بيشتر ميشود. تمام اميدهاي شخصيتها و بيننده از بين ميرود. در اين نقطه است كه شخصيتهاي دختر و پسر تمام فيلمهاي كمدي از هم جدا ميشوند، زماني كه ران برگوندي اخراج ميشود (Anchorman)، و زماني كه جان مك كلين در “جانسخت” (Die Hard) كتك خورده و خونآلود است. تا اينجا ۷۵% داستان آماده است.
اوج داستان: شخصيتها در يك حركت نهايي تلاش ميكنند تا به اهداف خود دست پيدا كنند. اين قسمت شامل صحنههايي است كه شخصيت در لحظات آخر به فرودگاه ميرسد، حفرههاي نهايي در “پادوي گلف” (Caddyshack) و يا صحنه مبارزه ميان قهرمان و شخصيت منفي. پس از پايان نقطه اوج، ۱۰% باقي فيلمنامه اتفاقات ديگر را نشان داده و به پايان داستان ميپردازد.
۴. فيلمنامه خود را بنويسيد. اگر خودتان فيلم را توليد ميكنيد ميتوانيد به هر فرمت نوشتاري كه دوست داريد آن را بنويسيد. بااينحال، نرمافزارهاي فيلمنامهنويسي مانند Celtx، Writer Duets و Final Draft، كيفيتهاي مناسب فرمت سازي و ابزار لازم فيلمنامهنويسي را در اختيارتان قرار ميدهند. اين برنامهها بهطور خودكار فيلمنامه شما را فرمت سازي كرده و به شما نشان ميدهند كه طول فيلمنامه بايد چه اندازه باشد – يك صفحه فيلمنامه فرمت شده برابر يك صحنه ۱ دقيقهاي است.
به نكاتي مانند موقعيت، صحنهسازي و بازيگران اهميت بدهيد، اما بايد تمركز اصلي خود را بر ديالوگ بگذاريد. سپس ميتوانيد درباره مواردي مانند دوربينها، بازيگران و مكان فيلمبرداري، تصميم بگيريد.
همچنين بايد خود را براي داستاننويسيها آماده كنيد. مسلماً نميتوانيد در اولين صحنه تمام شخصيتها، طرحها، موضوعها، طنزها و موارد ديگر را قيد كنيد. پس از اتمام هر صحنه به فيلمنامه بازگشته و آن را با دقت بخوانيد. آيا حاضريد اين فيلم را تماشا كنيد؟
۵. براي بهبود نوشتن خود گروهي آن را مرور كنيد. براي داشتن يك فيلمنامه خوب و تبديل آن به فيلم بايد آن را دركنار افراد ديگر خوانده و نقد كنيد. با گروهي از دوستان يا بازيگران جمع شده و به هركدام از آنها از ۲ يا ۳ روز قبل فيلمنامهها را بدهيد. سپس آنها را دعوت كرده و سعي كنيد در كنار هم فيلم را اجرا كنيد، هركدام از آنها بهجاي شخصيتها صحبت نموده و خودتان هم اتفاقات را روايت كنيد. جملاتي كه به نظرتان نابه جا و نامناسب است را يادداشت نموده، صحنههاي كوتاه را در نظر داشته و مدتزمان خواندن فيلمنامه را زير نظر بگيريد.
از دوستان/ بازيگران بپرسيد كه نظرشان چيست؟ كدام بخش را دوست داشتند و از كدام بخش راضي نبودند؟ از آنها بپرسيد كه آيا به نظرشان شخصيتها بهاندازه كافي شخصيتپردازي شدهاند يا خير.
بهتر است كه خودتان فقط گوش دهيد. آيا به نظرتان فيلمتان خوب از آب درميآيد؟ آيا همانطور كه آرزو داشتيد به نظر ميرسد؟ بهتر است اين موارد را در اين مرحله بدانيد، نه زماني كه فيلمبرداري آغاز شده است.
گام دوم: آمادهسازي براي توليد فيلم
۱. از تمام تجهيزات لازم يك ليست تهيه كنيد. ساخت يك فيلم به ابزارهاي مختلفي نياز دارد، مانند دوربين، ميكروفن و نور. فهرست اقلامي كه داريد را تهيه كرده و سپس به دنبال لوازمي كه نداريد باشيد:
دوربين: البته كه بدون وجود دوربين هرگز نميتوانيد يك فيلم بسازيد. براي ساخت بيشتر فيلمها، حداقل به ۲ يا ۳ دوربين نياز داريد. بايد گفت كه تكنولوژي امروز باعث شده كه باوجود حتي يك گوشي iPhone ۶ هم فيلم بسازيد، بنابراين لازم نيست زياد خرج كنيد. اما بايد دقت كنيد كه براي ساخت فيلمهاي حرفهاي بايد از دوربيني استفاده كنيد كه فرمت موردنظر را به شما ارائه دهند (براي مثال ۱۰۸۰i)، وگرنه با هر كات كيفيت فيلم عوض ميشود.
ميكروفون: اگر درباره بودجهبندي مطمئن نيستيد، بهتر است كه قسمت اعظم بودجه خود را به تجهيزات صدا اختصاص دهيد: ثابت شده كه بينندگان اول به كيفيت بد صدا پي ميبرند، نه كيفيت پايين فيلم. بااينكه ميتوانيد از ميكروفونهاي متصل به دوربين استفاده كنيد، اما بايد بدانيد كه ميكروفونهاي Tascam يا shotgun هميشه ارزش خريد را دارند.
نور: اگر بتوانيد كيت نور ۳ يا ۵ بخشي داشته باشيد بسيار خوب ميشود. اين نورها عملكرد و تنظيمات مختلفي دارند كه باعث ميشوند در شرايط مختلف از آنها استفاده كنيد. بااينحال ۵ تا ۱۰ لامپ و سيمكشي كافي ميتواند نياز شما را رفع كند. براي نورپردازي صحنه به نور و لامپهاي مختلف (تنگستن، مات، LED و غيره) نياز داريد.
لوازم جانبي ضروري: بر اساس نوع فيلم به كارتهاي حافظه، يك هاردديسك پشتيبان، سهپايه، بازتابكننده نور، سيم، نوار سياه (براي پوشاندن سيمها) و نرمافزار كامپيوتري تدوين فيلم، نياز خواهيد داشت.
۲. براي هر صحنه يك استوري بورد (Storyboard) بسازيد. استوري بوردها همانند كتابهاي كمدي هستند، شات اصلي را رسم ميكنيد، سپس ديالوگهايي را كه بايد گفته شود پايين آن مينويسيد. ميتوانيد نمونههاي آماده آنلاين را دانلود نموده و سپس در مقابل صحنه مناسب رسم كنيد. استوري بوردها همانند چكليست است كه در حين فيلمبرداري به شما كمك ميكند كه بدانيد كدام صحنهها را گرفته و در هنگام تدوين فيلم به مشكلي برنخوريد.
هر نماي رسم شده به شات ليست شما تبديل ميشود – بنابراين در اين ليست تمام زاويههاي دوربين كه براي بازگويي داستان موردنياز هستند، را خواهيد داشت. پس از پايان اين استوري بوردها آن را كپي كرده و براي مراجعه مجدد، درجايي قرار دهيد.
نكات مربوط به كات، تغيير و افكتهاي صدا را يادداشت كنيد. اين تصاوير قرار نيست هنري و بينقص باشند، بلكه فقط داستان فيلم شما را به شكل تصويري نشان ميدهند.
شايد انجام اين كار خستهكننده به نظر برسد اما باعث ميشود كه در زمان صرفهجويي كنيد، زيرا بعداً ممكن است وقت كم بياوريد.
۳. مجموعه و محل فيلمبرداري را انتخاب كنيد. درباره انتخاب مجموعه موردنياز ايدههاي مختلفي وجود دارد كه تمامشان درست هستند. در صورت امكان ميتوانيد مجموعه موردنياز براي فيلمبرداري را با خلاقيت خودتان طراحي كنيد، اما اين كار به زمان و سرمايه نياز دارد. ميتوانيد در مكانها و خانههايي كه به آنها دسترسي داريد فيلمبرداري را آغاز كنيد، مانند خانه دوستان يا حياط پشتي. يا بهجاي آن ميتوانيد مكانهايي را كه دوست داريد اجاره كنيد، براي مثال، مجوز فيلمبرداري در مدرسه، هتل يا پارك را دريافت كنيد. همچنين بايد اطمينان حاصل كنيد كه تمام تجهيزات و امكانات لازم را مهيا كرده باشيد، زيرا هم خودتان و هم كاركنان ديگر بايد ساعتها در آنجا فعاليت داشته باشيد.
۴. براي كنترل بودجه از ليست تجهيزات و استوري بورد خود استفاده كنيد. اين بخشي است كه شايد تمام فيلمسازان از آن متنفر باشند، اما اين كار باعث ميشود كه پيش از فيلمبرداري از بودجه موردنياز آگاه شويد. مسما نميخواهيد نصف فيلمبرداري را انجام داده و سپس متوجه شويد كه براي ادامه آن بودجه كافي در اختيار نداريد. يك بودجه واقعبينانه و مناسب را اختصاص دهيد. آيا واقعاً به ۱۰ اسلحه نياز داريد و يا ميتوانيد با ۲ اسلحه هم كار خود را انجام دهيد؟ ميتوانيد تعداد صحنههاي اضافي را كاهش دهيد؟ بايد بودجه خود را به اين زمينهها اختصاص دهيد:
تجهيزاتي كه خودتان نداريد.
لوازم، لباسها و مكانها (براي مثال اجاره سالن يا رستوران).
دستمزد كاركنان و بازيگران. البته ممكن است كه عوامل و يا بازيگران رايگان كار كنند، اما كمتر پيش ميآيد كه افراد بيش از يكي دو روز رايگان كار كنند.
هزينههاي غذا و حملونقل براي شما، عوامل و بازيگران.
بايد بدانيد كه براي فيلمبرداري حرفهاي، شامل دستمزد عوامل و بازيگران، بايد روزانه حداقل ۵۰۰۰ دلار بودجه اختصاص دهيد.
۵. عوامل و بازيگران موردنياز خود را استخدام كنيد. تا اينجا شخصيتها، شات ليست و تجهيزات لازم را آماده كردهايد، حالا بايد افرادي را داشته باشيد كه از آنها استفاده كنند. به روشهاي مختلف ميتوانيد بازيگران خود را انتخاب كنيد، ميتوانيد در روزنامه آگهي دهيد، از تئاترها ديدن كنيد و يا از دوستان خود كمك بگيريد. درباره كاركنان و عوامل بايد اين پستها را پر كنيد:
مدير عكاسي و فيلمبرداري: اين پست مهمترين پست است كه مسئوليت دوربينها و نور را بر عهده دارد. زماني كه شما بازيگران را كارگرداني ميكنيد و شات اصلي را انجام ميدهيد، آنها جوانب فني فيلم را بر عهده دارند. شما به فردي نياز داريد كه لنز، دوربين و نور را بشناسد، حتي دوستتان كه به عكاسي وارد است نيز ممكن است بتواند اين كار را انجام دهد. بايد فردي را پيدا كنيد كه طراحي نور، موقعيت، دوربينها، تماشاي بازيگران، صحنهسازي و تمام كارهاي ديگر را انجام دهيد تا مسئوليت شما كمتر شده و بهراحتي كارگرداني كنيد.
دستيار كارگردان: شات ها را برنامهريزي ميكند، اطمينان حاصل ميكند كه شات ليست كامل شده و اگر كارگردان مشغول باشد، صحنههايي را فيلمبرداري ميكند. ممكن است به بودجه هم كمك كند.
اپراتور دوربين و ميكروفون: شما بدون داشتن اين عوامل نميتوانيد فيلم بسازيد، پس حضورشان الزامي است.
گريمور: اگرچه ممكن است اين كار را هركسي بتواند انجام دهد، اما شما به فردي نياز داريد تا در قسمتها و صحنههاي مختلف اين وظيفه را انجام دهد تا گريم بازيگران در صحنههاي مختلف يكي باشد و بيننده متوجه تغيير نشود. هرروز از لباسها، گريم و صحنه عكس بگيريد تا مطمئن شويد كه گريمهاي ديگر نيز به همان شكل باشد.
مهندس صدا: اين فرد به تمام صداهاي ضبطشده گوش ميدهد و از درست بودن آن اطمينان حاصل ميكند، همچنين پس از قرارگيري نور ميكروفونها را نصب ميكند تا ديالوگها شنيده شوند.
مجري طرح: پيش از شروع كار محل فيلمبرداري را بررسي ميكند و از نوشته شدن و امضاي قراردادها و مجوزها اطمينان حاصل ميكند.
دستيار توليد: اين افراد حضورشان مفيد است و كارهاي مختلفي از قبيل آماده كردن غذا و قهوه، پاك كردن كارتهاي حافظه و حتي در صورت نياز نگهداشتن دوربين، را انجام ميدهند. معمولاً تعداد عوامل پشتصحنه هرگز كافي نيستند.
۶. قراردادها را امضا كنيد. مهم نيست كه با چه كسي همكاري ميكنيد و يا چه پروژهاي را انجام ميدهيد، بههرحال بايد قراردادها را امضا كنيد. اين قرارداد باعث ميشود كه در صورت وقوع اتفاقات ناخواسته، مشكلات حقوقي مربوط به فيلم پيش از تكميل و مشكلات ديگر، شما را پشتيباني ميكند. اين مرحله را فراموش نكنيد.
قراردادها در حقيقت روابط دوستي را مستحكم ميكنند. بهجاي اينكه بعدها بحث كنيد ميتوانيد به موارد قيدشده رجوع كنيد.
حتماً در قرارداد خود بندهايي را تعيين كنيد، مخصوصاً براي بازيگران كه ملزم شوند تا پايان فيلم حضور داشته باشند.
۷. برنامه فيلمبرداري را آماده كنيد. اگر واقعبينانه نگاه كنيم، با داشتن شخصيتهاي كم و ۱ يا ۲ لوكيشن، در طول يك روز ميتوانيد ۵ تا ۱۰ صفحه فيلمنامه را فيلمبرداري كنيد. براي صحنههاي مهمتر و دشوارتر ممكن است فقط ۲ يا ۳ صفحه را فيلمبرداري كنيد. هرچقدر براي فيلمبرداري زمان بيشتري صرف كنيد بهتر است، اما زمان بيشتر براي فيلمبرداري به معناي مخارج بيشتر است. چگونگي تعادل سازي ميان اين دو به چند عامل بستگي دارد:
كدام صحنهها در يك لوكيشن رخ ميدهد؟ آيا ميتوانيد تمام آنها را در يك روز فيلمبرداري كنيد، حتي اگر به ترتيب نباشند؟
كدام صحنهها شات ليستهاي زيادي دارند؟ فيلمبرداري اين صحنهها در آغاز كار باعث ميشود كه در ابتداي كار اين صحنهها را بهگونهاي كه دوست داريد فيلمبرداري كنيد.
آيا صحنههايي وجود دارد كه در صورت كمبود زمان/ بودجه از قيد آنها بگذريد؟ آنها را بگذاريد براي مرحله آخر.
اين برنامهها بايد انعطافپذير باشند، اما هرچقدر بيشتر به آنها پايبند باشيد بهتر است.
گام سوم: فيلمبرداري فيلم
۱. از قبل شرايط را براي همه چيز آماده كنيد. شما بايد اولين نفري باشيد كه هرروز بر سر صحنه ميآيد و آخرين نفري باشيد كه از صحنه خارج ميشود. فيلمبرداري يك فيلم آسان نيست و بايد انتظار اشتباهات و مشكلات را داشته باشيد. ممكن است بازيگران بيمار شوند، هوا خراب شود، و صدها تصميم كوچك و بزرگ (نور، شخصيتپردازي، لباسها) كه بايد هر ساعت اتخاذ كنيد. تنها راه فيلمبرداري موفق اين است كه پيش از شروع تا حد امكان سخت تلاش كنيد.
شات ليستهاي هرروز را مرور كنيد. براي انجام آنها به چه چيز نياز داريد و در صورت كمبود وقت كدام قسمتها را ميتوانيد حذف كنيد؟
با بازيگران تمرين كنيد. اطمينان حاصل كنيد كه بر جملات و نقششان تسلط دارند.
تصميمات نورپردازي و دوربين را با مدير عكاسي هماهنگ كنيد.
۲. اجازه دهيد همه در ابتداي كار بدانند كه اهداف كار چيست. از همان ابتدا تمام افراد را در جريان جزئيات كار قرار دهيد. اين مسئله براي فيلمهاي كمهزينه مهمتر است، زيرا ممكن است لازم باشد كه برخي از عوامل و بازيگران رايگان كار كنند. اجازه دهيد كه عوامل و بازيگران در ابتداي فيلمبرداري هر صحنه در جريان اهداف شما باشند و دراينباره از آنها حمايت كنيد.
از قبل برنامه هرروز را در اختيار همه قرار دهيد تا آماده باشند.
عوامل را در جريان جلوههاي ويژه و حالات موردنيازتان و شيوهاي كه آنها ميتوانند در خلق آن به شما كمك كنند، قرار دهيد.
برنامه فيلمبرداري را مرور كنيد تا همه نقش خود را بدانند.
۳. صحنه فيلمبرداري را آماده كنيد. صحنه فيلمبرداري قسمي است كه بازيگران در آنجا اجرا ميكنند و تنها پس از آمادهسازي اين قسمت ميتوانيد نور، دوربين و صدا را تنظيم كنيد. اگر از قبل بهخوبي تمرين كرده باشيد اين كار چندان مشكل نيست، اما در غير اين صورت براي قرار دادن بازيگران در سر جاهايشان، بايد زمان بيشتري صرف كنيد.
اين كار را تا جاي ممكن ساده كنيد – بازيگران در خطوط مستقيم راه بروند، ورودي و خروجيهاي ساده قرار دهيد و بيشتر از موقعيتهاي قبلي استفاده كنيد. قرار است فيلم بسازيد و دوربين هم هرلحظه فقط نماي خاصي را ميگيرد، پس بهجاي حركت دادن بازيگران، تا حد امكان دوربينها را حركت دهيد.
ميتوانيد بر روي زمين نوارهايي قرار دهيد تا بازيگر بداند هر شات را در كجا به پايان برساند.
براي بهينهسازي در زمان ميتوانيد با كمك برخي عوامل يا شات ليستي كه جزئيات را ذكر كره، از قبل برنامهريزي كنيد. اگر درباره صحنهسازي هم برنامهريزي كرده باشيد كارتان راحتتر خواهد بود.
۴. دوربينها را آماده كنيد. براي راهاندازي، حركت و استفاده از دوربين راههاي مختلفي وجود دارد. به همين دليل است كه يك شات ليست، كه يك ليست از قبل آماده شده از جايگاههاي دوربين است، ميتوانيد در صرفهجويي زمان و هزينه مؤثر باشد. سه زاويه مهم دوربين در يك صحنه ديالوگ، كه زمان را صرفهجويي ميكنند، عبارتاند از:
شات هاي كامل: شات هاي كامل تمام فعاليتهاي يك صحنه، مانند صحبت كردن شخصيتها، صحنه و حركات را شامل ميشود. اين شات ها طولاني و عريض هستند و اگر اشتباهي رخ دهد بايد صحنه را مجدداً فيلمبرداري كنيد زيرا همهچيز را ثبت ميكند.
۲ شات (دو دوربين): در بالاي شانه هر بازيگر يك دوربين است كه به طرف بازيگر قرار ميگيرد. در اين صورت ميتوانيد هر بازيگري را كه حرف ميزند را ببينيد.
زماني كه بر روي صحنه بيش از ۲ شخصيت داريد، سعي كنيد كه در يك لحظه ۲ شخصيت را نشان دهيد، در اين صورت براي ضبط ديالوگ آنها تنها به يك دوربين نياز خواهيد داشت.
برخي از فيلمهاي موردعلاقه خود را با دقت تماشا كنيد. براي مثال، يك فيلم چگونه قرار شام دو نفر را نشان ميدهد؟ در اين صحنه ميتوانيد بهخوبي سه زاويه دوربين (يك زاويه از هردوي آنها و ميز، يكي از پسر و يكي از دختر) را تشخيص دهيد.
۵. نورها را راهاندازي و نصب كنيد. به ياد داشته باشيد كه هميشه نورپردازي بيشتر بهتر است. در صورت نور زياد در مرحله پس از توليد بهراحتي ميتوان آن را تيره كرد، اما روشن كردن تصوير كيفيت را از بين خواهد برد. بنابراين در صورت امكان نور را افزايش داده و مهمتر اينكه آن را ساده نگه داريد. هدف شما بايد اين باشد كه انواع مختلف نور، سايههاي تيره و عميق و چند نقطه پررنگ، داشته باشيد.
دوربين خود را در حالت سياهسفيد قرار دهيد تا نور تصوير را ببينيد. اگر تصوير در حالت سياهسفيد خوب باشد، پس در حالت رنگي عالي خواهد بود.
بهترين زبان براي فيلمبرداري در نور طبيعي، يك ساعت و نيم نزديك غروب و طلوع آفتاب است. در اين زمان نور مناسب و يكدست است، حتي براي فيلمبرداري صحنههاي شب هم ميتوانيد در اين زمان فيلمبرداري كرده و سپس در مرحله پس از توليد آن را تيرهتر كنيد.
از نورهاي موجود در صحنه استفاده كنيد. آيا در تنظيم نور مشكل داريد؟ نور را افزايش دهيد و يا نورهاي سقف را روشن كنيد.
۶. بدانيد كه چگونه بايد كار را آغاز كنيد. تكنيكهاي شروع كار از يك صحنه به صحنه ديگر متفاوت است، اما نميتواند از يك شات نسبت به شات ديگر متفاوت باشد. تمرين پيش از فيلمبرداري باعث ميشود كه هر بار افراد در همان صفحه فيلمنامه باشند. در صورت امكان اين كار بر عهده دستيار كارگردان است. تمرينات بايد اين موارد را شامل شوند:
“فيلمبرداري آغاز شد، لطفاً سكوت را رعايت كنيد!”
ميكروفونها را روشن كنيد.
دوربينها را روشن كنيد. پس از روشن شدن آن يك نفر فرياد ميزند، “سرعت!”
عنوان، صحنه و شماره برداشت را بخوانيد، “فيلم …، صحنه ۱، برداشت ۲.” اگر كلاكت داريد، آن را كوبيده و يك نفر فرياد ميزند “شروع!”
۳ تا ۵ ثانيه سكوت.
“اكشن!”
۷. پس از ضبط صحنهها شات هاي اضافي هم ضبط كنيد. زاويههاي ديگري را هم ضبط كنيد، شات هاي جالب محيط يا كلوز آپ هايي از چهره، دستها يا لباس بازيگران و صحنه را دوباره ضبط كنيد. اين شات ها ممكن است ۱ يا ۲ ثانيه از فيلم را شامل شوند اما براي تدوين مهم هستند. به فيلمهاي موجود نگاه كنيد و ببينيد كه چگونه با كمك اين شات هاي كوتاه و بهظاهر بياستفاده، نكاتي مانند يك كشش عاطفي يا گذر از يك صحنه به يك صحنه ديگر را نشان ميدهند. اين شات ها را زماني فيلمبرداري كنيد كه بازيگر جملات مربوط به آن صحنه را بهدرستي ادا كرد.
آيا شخصيتها درباره كيك روي ميز گفتگو ميكنند؟ در اين صورت بايد فقط يك شات از كيك روي ميز را نشان دهيد. آيا بايد زمان را نشان دهيد؟ در اين صورت بايد ساعت روي ديوار را نشان دهيد.
۸. هرروز فيلم خود را مرور كرده و شات ليست خود را ضربدر بزنيد. بر اساس زمان و بودجه ممكن است لازم شود كه تغييراتي را اعمال كنيد، اما بايد بدانيد حتي كارگردانهاي هاليوودي هم چنين كاري را انجام ميدهند. پس از پايان هرروز اطمينان حاصل كنيد كه تمام كارهاي آن روز را انجام دادهايد و بر روي شات ليست خود يك ضربدر بزنيد. بنابراين اگر چيزي را فراموش كردهايد بايد همين حالا بدانيد نه ۳ ماه بعد كه ميخواهيد تدوين كنيد.
۹. شات هاي بي رول (B-roll) برداشت كنيد. بي رول شات هايي است كه بازيگر را شامل نميشود. اين شات ها معمولاً در تغييرات صحنه، صحنههاي آغازي و پاياني و استفاده از لوكيشن جديد، به كار ميروند. بنابراين دوربين را برداريد و تا جايي كه ميتوانيد فيلمبرداري كنيد. هدف اوليه شما بايد صحنههايي باشد كه فيلم را تكميل ميكند. براي مثال، در فيلم “مشروب – مستي عشق” (Love Punch-Drunk) شات هاي بي رول شامل شات هاي انتزاعي و رنگارنگ است كه با وضعيت رواني نگران و گيج شخصيت اصلي، هماهنگ است. در فيلمهاي جاسوسي معمولاً شات هاي بي رول زيادي از سواحل زيبا، شهرهاي شلوغ و مناظر چشمگير، ديده ميشود. بي رول بهصورت زيركانه و بصري داستانتان را نشان ميدهد.
شما هرگز نميتوانيد بهاندازه كافي بي رول داشته باشيد. در هنگام تدوين شات هاي بي رول به شما كمك ميكند كه صحنههاي مختلف را به يكديگر وصل كرده و يك فيلم كامل بسازيد.
شما بايد قبل و پس از پايان يك صحنه شات هاي بي رول برداشت كنيد، زيرا اين ۲ يا ۳ ثانيه بهآرامي بيننده را با صحنه همراه ميكنند.
۱۰. هرروز از فيلم خود بك آپ تهيه كنيد. در پايان هرروز كارت حافظه خود را خارج كرده و آن را در يك هارد درايو مطمئن ذخيره كنيد. اين چند دقيقه در پايان هرروز باعث ميشود در مواقعي كه بر اساس اتفاقات فيلمتان را گم كرديد، زمان زيادي را به هدر ندهيد.
بيشتر افراد حرفهاي بيشتر از يك بك آپ تهيه ميكنند و پيش از پاك كردن كارت حافظه آن را حداقل بر روي دو منبع ذخيره ميكنند.
براي مرتب كردن فيلم خود نيز زمان بگذاريد. براي هرروز فولدر مشخصي ساخته و فيلم و صحنههاي آن روز را در آن پوشه قرار دهيد. با اين كار فيلمبرداري و تدوين آن بسيار آسانتر خواهد شد.
گام چهارم: تدوين فيلم
۱. براي فيلم خود نرمافزار تدوين مناسب را انتخاب كنيد. در زمينه نرمافزارهاي تدوين فيلم با گزينههاي متعددي روبهرو هستيم (كه اغلب برنامههاي تدوين غيرخطي ناميده ميشوند)، از برنامههاي رايگان گرفته مانند iMovie و Windows Movie Maker تا برنامههاي پيچيده و حرفهاي مانند Final Cut Pro و Adobe Premier. برنامهاي كه انتخاب ميكنيد به سليقه شخصي و پروژهتان بستگي دارد:
نرمافزارهاي رايگان، مانند iMovie و Windows Movie Maker، براي فيلمهاي كوتاه زير ۲۰ دقيقه مناسب هستند. آنها براي فيلمهاي طولاني و زواياي مختلف دوربين طراحي نشدهاند و معمولاً افكتهاي محدودي دارند.
نرمافزارهاي پولي، براي هر فيلمسازي واجب هستند. اگر در يك صحنه از دوربينهاي متعددي استفاده ميكنيد، به افكت، تغييرات صحنه و ديالوگهاي يكدست نياز داريد و يا اينكه صرفاً به دنبال نرمافزارهاي حرفهاي هستيد، بايد بر روي اين نرمافزارها سرمايهگذاري كنيد. در حال حاضر، نرمافزارهاي برتر عبارتاند از، Avid، Final Cut X و Adobe Premier و هركدام هم قيمتهاي بالايي دارند، چيزي حدود ۴۰۰ دلار يا بيشتر. بااينحال ميتوانيد با پرداخت مبالغ كمتري بهصورت ماهيانه، اشتراك آنها را به دست آوريد.
۲. يك صحنه را به برنامه تدوينگر خود اضافه كنيد. اگر فيلمتان كوتاه باشد (زير ۲۰ يا ۳۰ دقيقه)، ميتوانيد كل فيلم را يكجا وارد كنيد. اما اگر يك فيلم طولاني ميسازيد يا از زواياي مختلفي فيلمبرداري كردهايد، بايد هر صحنه را جداگانه تدوين كنيد. سپس تنها صحنهها و بي رولهاي مرتبط را وارد كنيد.
اگر در يك صحنه از چندين دوربين استفاده كرديد، با كمك گزينه “Sync” تمام آنها را كنار هم قرار دهيد. حالت “multi-camera editing mode” دوربين خود را پيدا كنيد، اين قسمت به شما اين امكان را ميدهد كه در يك زمان چندين شات را تغيير دهيد. با اين گزينه تمام دوربينها هماهنگ ميشوند، بنابراين ديگر لازم نيست كه ببينيد هر شات با شات تدوين شده قبلي همزمان است.
۳. براي تنظيم حالت و زمينه صحنه از چند شات اوليه استفاده كنيد. اولين شات ها تمركز اصلي صحنه را به خود اختصاص ميدهند. در اينجا گزينههاي زيادي پيش روي شماست كه مهمترين آنها عبارتاند از:
شات اصلي: اين راه رايجترين راه براي شروع يك صحنه است. اين شات تمام بازيگران اصلي، صحنه و لوكيشن را باهم نشان ميدهد. اين صحنه به بيننده كمك ميكند تا با صحنه ارتباط برقرار نموده و با كاتهاي ديگر مشكلي نداشته باشد.
شخصيت اصلي: چه اين شخصيت ديالوگ داشته باشد چه خير، دنبال نمودن آن به بيننده نشان ميدهد كه بايد به اين شخصيت توجه كنند، زيرا اتفاقي براي او رخ ميدهد و يا به حقيقتي دست مييابد.
تنظيم صحنه: با كمك شات هاي بي رول از اتاق/ محيط، به بيننده كمك كنيد تا با لوكيشن ارتباط برقرار كند. اين صحنه بيشتر در فيلمهاي ترسناك ديده ميشود كه يك صحنه با ۵ يا ۶ شات ترسناك از يك اتاق خانهاي جنزده را نشان ميدهد.
۴. بهترين برداشت بازيگران را انتخاب كنيد. فيلم را مرور كرده و ببينيد كه كدام صحنه را بيشتر دوست داريد، صحنهاي كه بازيگران عالي باشند، ديالوگها طبيعي به نظر برسند و فيلم هم واضح و متمركز باشد. اگر يك برداشت را پيدا كنيد كه همه اين موارد را داشته باشيد، يعني كارتان عالي است و كارتان سريعتر پيش خواهد رفت.
۵. زماني كه بازيگران ديالوگهايشان را ادا ميكنند آنها را نشان دهيد. اين قانون دشوار و پيچيده نيست، اما هميشه بايد از آن تبعيت كنيد. با ديدن اين صحنه متوجه ميشويد كه نگاه كردن به يك بازيگر در حال تكرار ديالوگ بهتر است يا گوش دادن به او. براي گرفتن اين ايده كه فوكوس صحنه بايد كجا باشد، توصيه ميكنيم فيلمهاي ديالوگ محور “شلاق” (Whiplash) يا “خون به پا خواهد شد” (There Will Be Blood) را تماشا كنيد.
اينكه در يك صحنه كدام شخصيت را نشان دهيد به احساس خودتان بستگي دارد. كدام شخصيت بايد مركز توجه قرار بگيرد؟ آيا يك بازيگر درباره چيزي واكنش خاصي نشان ميدهد يا ديالوگ خاصي ميگويد؟ اگر شما ميان آن بازيگران بوديد در آن لحظه به كدام بازيگر توجه ميكرديد؟
۶. مشكلات و نقصهاي موجود را با بي رولها و برداشتهاي ديگر پركنيد. گاهي اوقات برداشت موفق ضبط نميكنيد و براي جبران آن مجبور ميشويد چندين برداشت را باهم تركيب كنيد. اين اتفاق معمولاً رخ ميدهد، اما اگر هر دفعه بازيگران برداشتهاي خود را با موفقيت ضبط كرده باشند، چندان دشوار نخواهد بود. اين مرحله زماني است كه جزئيات و رنگ را به صحنه اضافه ميكنيد. براي مثال، يك شخصيت ممكن است كيكي روي ميز را به كسي تعارف كند و شما ميتوانيد شات كيك را حذف كنيد. يا در يك صحنه پرخشونت، پيش از رفتن به مرحله ديالوگ، ميتوانيد صورت مجرمها را از نزديك ببينيد كه عرق كرده و نگران هستند.
براي تدوين يك صحنه هيچ قانون مشخصي وجود ندارد، البته تا جايي كه در درجه اول داستان گفته شود. اجازه دهيد كه تا جاي ممكن تصاوير منظور را برسانند.
۷. زمانبندي صحنه را تنظيم كنيد تا ريتم آن حفظ شود. تدوين از فاصلهگذاري و زمانبندي تشكيل ميشود. روال فيلم بايد بهطور طبيعي پيش برود. به همين دليل است كه تدوينگران بهجاي ثانيهها نماهاي تكي – شات هاي ميكروثانيهاي ثابت كه اگر فيلم را متوقف كنيد متوجه آن خواهيد شد – را در نظر ميگيرند. به همين دليل بسياري از تدوينگران بر روي موسيقي كار ميكنند، نماها را بهگونهاي تدوين ميكنند كه يك ضرب يا آهنگ را در آن جايداده و به صحنه ريتم ببخشند. نبايد هميشه فقط به ريتم طبيعي بازيگران روي صحنه اكتفا كنيد. اضافه و يا حذف چنين مواردي ميتواند يك اجراي خوب را به يك اجراي عالي تبديل كند. براي مثال:
صحنههاي كمدي، اكشن و يا پرانرژي، زمانبندي سريعي دارند. ميان جملات فاصله زيادي وجود ندارد و كلمات تقريباً پشت سر هم توليد ميشوند. اين عامل باعث ميشود كه صحنه سريع و زنده به نظر برسد.
صحنههاي تأثيرگذار اغلب كندتر هستند. نماهاي ثابت و بي رول بيشتر ديده ميشود و شات ها بسيار بلند هستند تا بيننده را تحت تأثير قرار دهند. “۱۲ سال بردگي” (۱۲ Years a Slave) يك فيلم برتر در زمينه تدوين كند است، مخصوصاً صحنه اعدام در اواسط فيلم.
براي اينكه بيننده متوجه يك تصوير شود بايد ۳ تا ۵ نما را تحليل كند. به اين معنا كه اگر ميخواهيد اين كارها را به سرعت انجام دهيد، فقط بيننده خود را سردرگم ميكنيد.
۸. براي تدوين حرفهاي انواع مختلف كاتها را ياد بگيريد. تدوين به اين معناست كه با كمك كاتها يك داستان را بيان كنيد. به زبان ديگر، يك فيلم مجموعهاي از فيلمبرداريهاي مختلف است كه شيوه چيدن آنها در كنار يكديگر يك فيلم سينمايي را به وجود ميآورد. به همين دليل است كه در تدوين فيلم كات كردن از يك ويديو به ويديوي ديگر اهميت بسياري دارد. بهترين كاتها كاتهاي متوالي هستند، بهگونهاي داستان فيلم را نشان دهيد كه بيننده متوجه نشود شما از يك صحنه به صحنه ديگر پريدهايد.
هارد كات (Hard Cut) – يك كات سريع به يك زاويه ديگر كه اغلب در همان صحنه است. اين رايجترين كات موجود در فيلمها است.
اسمش كات (Smash Cut) – يك تغيير ناگهاني به يك صحنه ديگر. اين كات براي جلبتوجه بيننده به كار ميرود و اغلب در صحنههاي غافلگيركننده استفاده ميشود.
جامپ كات (Jump Cut) – يك كات ناگهاني در همان صحنه اما اغلب با تغيير زاويه دوربين. اين كاتها كمتر استفادهشده و سردرگمي يا گذر زمان را نشان ميدهند.
جي كات (J-Cut) – زماني كه صداي شات بعدي را ميشنويد اما ويديوي مربوط به آن را هنوز نديدهايد. اين كات زماني استفاده ميشود كه بخواهيد دو صحنه با موضوع مشابه را به هم وصل نموده و يا روايت كنيد.
آل كات (L-Cut) – زماني كه ويديوي شات بعدي را ميبينيد اما صداي آن را نشنيدهايد. اين كات زماني مفيد است كه يك شخصيت درباره انجام كاري صحبت ميكند و سپس آن را انجام ميدهد، مانند قول دادن و يا خلف وعده.
اكشن كات (Action Cut) – يك كات در وسط يك صحنه اكشن، مانند اينكه يك نفر در را باز كند، و كات در ميان صحنه اكشن پنهان شود. براي مثال، يكي از شخصيتها براي بوسيدن شخصيت ديگر به سمت او ميرود و زماني كه سرهايشان به هم نزديك ميشود، شما به زاويه ديگري ميرويد، كه اغلب زاويه شخصيتي است كه بوسيده شده.
۹. صحنههاي فيلم خود را كنار صحنه هاي بي رول قرار دهيد. زماني كه صحنههاي خود را آماده كرديد حالا زمان آن است كه آنها را در كنار هم قرار دهيد. اگر تمام صحنههاي خود را بهعنوان فايلهاي جداگانه تدوين كرديد، آنها را در يك پروژه واحد وارد نموده و به ترتيب مرتب كنيد. سپس به كمك بي رول، شات هاي پوشاننده، و شات هاي گذرا، آنها را بهصورت متوالي در كنار هم قرار دهيد. اگر به زمانبندي صحنه توجه كرده باشيد، حالا بايد به زمانبندي فيلم توجه كنيد، آيا براي سرعت بخشيدن به كارها ميتوانيد صحنهها را عقب يا جلو ببريد؟ آيا براي اينكه تماشاگران بتوانند براي واكنش نشان دادن به لحظات دراماتيك زمان داشته باشند، بايد ميان صحنهها شات هاي بي رول بيشتري قرار دهيد؟ بنابراين زمانبندي بسيار مهم است.
اكنون بهترين زمان است كه از دوست خود بخواهيد با شما فيلم را تماشا كند. آيا در جريان فيلم قرار ميگيرد؟ آيا نكات مهمي از داستان وجود دارند كه در فيلم ناديده گرفته شدهاند و بايد برايشان بيشتر زمان بگذاريد. آيا در فيلم شما زيادهگويي وجود دارد و بايد حذف شود؟
بهطوركلي، هرچقدر چيزهاي بيشتري را حذف كنيد فيلم بهتري خواهيد داشت. اگر يك صحنه خوب از آب درنيامده و به طرح داستان چيز مهمي اضافه نميكند، بهتر است از شرش خلاص شويد.
۱۰. براي حرفهاي شدن فيلمتان رنگ و صداي فيلم خود را تصحيح كنيد. زماني كه فيلمتان آنقدر رضايتبخش شد كه به مراحل انتهايي خود رسيد، حالا بايد تغييرات نهايي را اعمال كنيد. آخرين و مهمترين مرحله ساخت يك فيلم حرفهاي، تصحيح رنگ و ميكس صدا است. باوجوداينكه دراينباره كتابهاي زيادي نوشتهشده است، بهترين راه اين است كه همهچيز را هماهنگ نگه داريد – صحنهها نور و رنگ مشابهي داشته باشند، و در هيچ نقطهاي از فيلم صدا پايين نباشد و يا بهسختي شنيده نشود.
استوديوهاي مختلفي وجود دارند كه با پرداخت مبلغ مشخصي ميتوانيد تصحيح رنگ و ميكس صداي حرفهاي را انجام دهيد. اگر درباره انجام اين كار اطلاعي نداريد و ميخواهيد يك فيلم حرفهاي بسازيد، بايد براي رنگ و ميكس صداي حرفهاي هزينه كنيد.
۱۱. براي نشان دادن داستان فيلم تدوين را انجام دهيد، نه براي زرقوبرق فيلم. در دنياي سينما صدها فيلم معروف و خوشساخت و زرق و برقدار وجود دارد، كه ممكن است بخواهيد از آنها تقليد كنيد. براي مثال، ايدههاي خاص اكشن كوئنتين تارانتينو (Quentin Tarantino) و گاي ريچي (Guy Ritchie)، در “داستان عاميانه” (Pulp Fiction) و “قفل، انبار و دو بشكه باروت” (Lock, Stock and Two Smoking Barrels)، توسط فيلمسازان ديگر مورد تقليد قرارگرفته است. اما چيزي كه اين فيلمسازان جوان متوجه نبودند، اين بود كه آن كارگردانها به اين دليل آن ايدهها را استفاده كردند كه با فيلمشان تناسب داشت. به همين دليل تدوينها ديگر تأثير چنداني نداشتند، زيرا صحنههاي اكشن تمام توجه را به خودشان جلب ميكردند. در هنگام تدوين، در وهله اول بايد اجازه دهيد كه داستان بهطور طبيعي خود ر :: موضوعات مرتبط: :: برچسبها: ،